معنی تاسف برانگیز
حل جدول
فارسی به انگلیسی
Exciting
فرهنگ واژههای فارسی سره
مترادف و متضاد زبان فارسی
اسف، افسوس، اندوه، پشیمانی، تحسر، تلهف، حسرت، دریغ، غصه، غم، فسوس، لهف، ندامت، افسوس خوردن، اندوهناک شدن، حسرت داشتن، دریغ خوردن
فارسی به عربی
اسف، حی
فرهنگ فارسی هوشیار
اندوه خوردن، حسرت خوردن فسوس دژوان دریغ (مصدر) دریغ خوردن اندوه خوردن افسوس داشتن حسرت خوردن، (اسم) افسوس دریغ. جمع: تاسفات.
تاسف انگیز
دریغ انگیز (صفت) تاسف آور
تاسف آور
دژوانا دریغاور (صفت) آنچه که اندوه و حسرت آورد تاسف انگیز.
فرهنگ عمید
دریغ خوردن، افسوس خوردن،
اندوهگین شدن،
غمگینی،
کلمات بیگانه به فارسی
فارسی به ایتالیایی
dispiacere
فرهنگ معین
(بَ اَ) (ص فا.) خلع کننده شاه.
معادل ابجد
831